بچه که بودیم می گفتند برایتان زود است ... هنوز خیلی کوچکید ... هنوز چیستیش را نمی‌دانید

بزرگتر که شدیم گفتند بد است ... شما در سن بلوغید ... امکان انحرافتان زیاد است ... بهتر است اصلاً شروع نکنید

به جوانی رسیدیم ... گفتند هنوز جا دارید ... خام هستید و کله‌تان گرم ... بگذارید سنتان کمی بالاتر رود

به سن ۳۰ رسیدیم ... گفتند فکر نکنید از اول وجود دارد ... خودش به مرور می آید

همین‌گونه در جستجویش بی عبث پیمودیم و به ۶۰ رسیدیم در حالیکه نوه هایمان دورمان بودند و ما همان حرف پیشینیانمان را برایشان تکرار می کردیم در حالیکه خود در شک بودیم ( و لابد پیشینیان به همان‌سان در شک بودند وقتی این حرفها را به ما میزدند )

اکنون در قبر خوابیده ایم و در گوشمان تلقین می خوانند و ما همچنان از خود می‌پرسیم چه می‌شد اگر قانون شکن بودیم ؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 29 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:16 ب.ظ

سلام
یه خبر
ص حوادث اعتماد ملی دوشنبه 27 آذر 1385
رئیس سازمان نظام پزشکی و شورای آموزش کنسول انگستان اعلام کرد
علی اکبری فاقد صلاحیت انرژی درمانی است

حمیدرضا پنج‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 09:29 ب.ظ http://3noqte.blogfa.com

به ! حاجی بی خیال ! چه خبره اینجا ؟ کی به کیه ؟ چی به چیه ؟ خونه ی کیه ؟ بزن قدش ! مبارکه ! بوم ! بووووووم ! اوپس اووووووپس !
چقده نوشتی تو ؟
تو کی ۶۰ سالت شد ما نفهمیدیم ؟! نکنه از روی خطهای پوست ات باید می فهمیدیم ! اههههه ! چی میگم من ؟! مگه تو درختی !!!؟ :دی
حاجی خیلی نوکریم ! چه خبر عشق من ؟!
این پی ام هات رسید خوندم . من می تونم از اینجا دسترسی داشته باشم یعنی لاگ این میشه . فقط نمی دونم می تونم ثبت نام بکنم یا نه ؟ چون الان گزینه ثبت نام نداره .
حالا ببینیم چی میشه . تو خوبی ؟
حاجی لینکت رو بزارم ؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد